به دنیای واقعی استارتاپ خوش آمدید

می خواهید کارآفرین شوید، قصد دارید استارتاپ تان را راه اندازی کنید. اول رویای داشتن دفتر کار شیک، سفر کردن به کشورهای مختلف را فراموش کنید! در این مقاله می خواهم شما را با دنیای واقعی استارتاپ آشنا کنم. جایی که برای بدست آوردن رویاهای بالا باید سخت کار کنید و پس آزمون های زیادی برآیید.
همه ما موفقیت را دوست داریم و همه ما علاقه داریم به اوج افتخارات در زندگی شخصی و کاری برسیم. اما سوال اصلی این است چقدر برای این موفقیت ها و افتخارات آماده هستیم. اگر تصمیم گرفتید دست به کارهای بزرگ بزنید و از زندگی کارمندی خود خارج شوید و کارآفرینی کنید به شما بابت این مهم تبریک می گویم.
کارآفرین بودن و داشتن ذهنی که می خواهد استارتاپ خودش را داشته باشد، رئیس خودش باشد، بسیار مفید است اما خودتان را برای شروع سفری سخت و سرشار از فراز و فرود آماده کنید :
- به خاطر طرز تفکرتان نسبت به دیگران بسیاری از دوستان و آشنایان با شما قطع رابطه می کنند، روز به روز تنهاتر و افسرده تر خواهید شد.
- سرعت رشد استارتاپ تان از آنچه تصور می کردید خیلی کمتر است. هیچ کس حتی پدر و مادرتان، استارتاپ تان و چشم اندازی که برای آن متصورهستید را قبول ندارند.
- به زور می خواهید به دیگران بفهمانید که موفقیت های دیگر استارتاپ ها نظیر دیجیکالا، کافه بازار، دیوار و …. یک شبه به وجود نیومده و آنها سالها زمان صرف کرده اند.
- پول های تان خیلی زودتر از زمانی که فکر می کردید ته کشیده است و این شما را عصبی و در نتیجه توانایی و کارایی لازم برای گرفتن تصمیمات لازم را ندارید.
شاید تا اینجای مقاله حسابی ذوق تان را کور کرده ام و رویاهایی که در ذهن تان ساخته بودید را خراب کرده ام اما اینها واقعیت هایی از دنیای استارتاپ است که با آشنا شدن با آنها گرفتار دام های کارآفرینی نخواهید شد زیرا تصورتان از دنیای استارتاپ چیز دیگریست و دنیای واقعی آن چیز دیگری به شما تحویل خواهد داد.
اما یک خبر خوب
تنها جایی که احساس راحتی خواهید کرد، در کنار دوستانی خواهد بود که خودشان هم کارافرین هستند و روی استارتاپ خود کار می کنند «این جمله درستی است که تنها یک کارآفرین می تواند یک کارآفرین را درک کند»
به هر حال به نظر من هر کارآفرینی و هر صاحب استارتاپی قبل از برداشتن اولین قدم ها باید خودش را به واقعیت های دنیای استارتاپی تجهیز کند.
واقعیت های مهم دنیای کارآفرینی و استارتاپ
1. افکار دیگران مهم نیست
به هیچ عنوان سعی نکنید خودتان، استارتاپ تان و چشم اندازی که برای آن در نظر گرفته اید را به دوستان و آشنایانی که کارآفرین نیستند اثبات کنید، آنها واقعا نمی توانند آنچه که شما سعی در بدست آوردنش دارید را درک کنند.
شاید تعجب کنید ولی در این دنیای شلوغ و و پر سر صدا مردم به شما فکر نمی کنند چه برسد به شما و چشم انداز استارتااپ تان اهمیت دهند، اگر افکار دیگران برایتان زیاد مهم باشد، باید به جای تمرکز روی استارت آپ، وقت را برای اثبات موفقیت تان به آنها هدر بدهید.
برای خودتان زندگی کنید، امیدوارم دیر این مهم را متوجه نشوید.
2. به حامی نیاز خواهید داشت
دنیای داشتن کسب و کاری برای خود با دنیای کارمندی بسیار متفاوت است، استارتاپ داشتن بسیار دشوار است و شما دائما با مشکلات و موانع بزرگ و کوچک سرو کله خواهید داشت، اینجاست که شما نیاز به یک هم صحبت و حامی خواهید داشت.
کسی که شما را درک کند و به صحبت های شما گوش کند، بعضی مواقع با شنیدن جمله و یا حتی کلمه ای محبت آمیز دنیای شما تکان می خورد و برای ادامه مسیر انگیزه خواهید گرفت.
شاید باورتان نشود ولی همین حامی می تواند اهرم انگیزشی شما باشد که با صحبت هایش بارها و بارها شما را از شکست نجات میدهد.
3. پس اندازتان ته خواهد کشید
البته شیوه و مدل راه اندازی استارتاپ تان را نمی دانم، شاید شما با سرمایه قابل قبولی شروع کرده باشید و نیازی به این کار نداشته باشید ولی چیزی که بسیار از آن مطمئن هستم این است که پس انداز شما خیلی زودتراز آن که تصورش را هم بکنید، ته می کشد. در طول این راه هزینه های پنهان زیادی وجود دارند، می توانید از همین ابتدا با مدیریت هزینه و کم کردن مخارج نقش موثری در ادامه مسیر استارتاپ تان و موفقیت آن داشته باشید.
بسیار مهم است بدانید، دلیل اکثر شکست استارتاپ ها نداشتن پول و بودجه لازم برای ادامه مسیر است و چیزی که شما باید به خاطر داشته باشید این است که موفقیت آرام می آید اما پول سریع می رود. باهوش باشید و برای هر روزتان برنامه ریزی کنید.
4. چند ساعت بیشتر برای خوابیدن نخواهید داشت
بسیار جالب است، بسیاری از افراد می خواهند استارتاپ خود راه اندازی کنند تا آن جور که می خواهند زندگی کنند، رویا پردازی می کنند که هر وقت دلم بخواهد کار میکنم و همه اینها به خاطر این است که با دنیای واقعی استارتاپ آشنا نیستند.
آنها گول تصاویر اینستاگرام کارآفرینان دیگر را خورده اند، آنها گول میزان سرمایه گذاری شرکت های خارجی در فلان استارتاپ ایرانی را خورده اند و اما نمی دانند پشت همه این صحنه ها، داستان هایی از روزهای دردناک، بی خوابی های شبانگاهی و شکست های پشت سر هم و مداوم نهفته است.
کاملا برعکس، در دنیای استارتاپ شما به جای 40 ساعت کار در هفته باید و باید 80 ساعت کار کنید، چرا که سفر به سوی موفقیت طولانی است.
زندگی کارآفرینی قرار است سخت، پر از فراز ونشیب و نا آرام باشد… و همین است که این زندگی را هیجان انگیز میکند ! کار کردن ۸ ساعته بدون استرس و بدون چالش در مقابل کار کار و باز همکار و پر از فراز نشیب و هیجان، شما همیشه در حال یادگیری چیزهای جدید هستید.

5. تیتر روزنامه ها نخواهید شد
به هر حال شما در حال رویاپردازی هستید و این حق مسلم شماست ولی همان طور که در ابتدای مقاله هم به آن اشاره کردم شما چیز دیگری از این دنیای واقعی تحویل خواهید گرفت که با دنیای رویایی شما کاملا متفاوت است.
کارآفرینان موفق لزوما آن هایی نیستند که سرمایه میلیونی جمع می کنند. فراموش نکنید که این حالت تنها برای یک در میلیون نفر اتفاق می افتد. با این حال هزاران نفر خیال پرداز هستند که کسب و کار خودشان را مدیریت و برای خودشان خیلی خوب زندگی می کنند، اما تیتر روزنامه ها هم نیستند.
نظرتان را در مورد این مقاله برای ما بنویسید و اگر واقعیت دیگری را در استارتاپ تان تجربه کرده اید برایمان بازگو کنید.
6. پیشرفت کنید تا پسرفتی در کار نباشد
«اگر بخواهید در جایی ثابت بمانید، بدانید که درحال پسرفت هستید» این جز قوانین مهم زندگیست و شما محکوم به اجرای آن هستید، اگر می خواهید موفق شوید، هیچ جای ثابتی برای استقرار وجود ندارد.در دنیای کارآفرینی نیز این واقعیت وجود دارد. شما نمیتوانید استارتاپ تان راه اندازی کنید و در یک سطح مشخص آنرا نگهدارید و دیگر رشد نکنید. چون اگر رشد نکنید، درحال عقب گرد خواهید بود. پس بدانید اگر وارد دنیای هیجان انگیز کارآفرینی میشوید، هیچ جای استراحت و وقت تلف کردنی وجود ندارد.
7. انتظار نداشته باشید همه دوست تان داشته باشند
«اگر دشمنان مهمی ندارید، پس کار مهمی انجام نمیدهید» این را همیشه یادتان باشد و بسیارهم طبیعی است، چرا که از زمانی که هدف های بزرگی برای خودتان تعیین میکنید و نسبت به اهدافتان گام هایی برای پیشرفت و موفقیت برمیدارید، افراد عادی و معمولی نسبت به موفقیت و پیشرفت شما کم کم حسادت میکنند و ممکن است رابطه شما با دوستان و یا حتی خانواده تان خراب شود.
8. تفریحات و خوش گذرانی ها دیگر در اولویت نیستند
وقتی تفکر کارهای بزرگ را دارید، الویت ها برای شما تغییر می کنند. شاید تاکنون بیرونرفتن، بیلیارد و یا حتی مشاهده تلویزیون برای شما ارزش بالایی داشته ولی در حال حاضر اینها جای خود را به کار کردن درباره ایده های نو، نوشتن برنامه ماه آینده و ….داده است.به هرحال، اگر احساس کردید کیفیت زندگی تان درحال بهتر شدن است، استفاده بهتری از زمان تان میبرید و موفقیت هایی در این زمینه بدست می آورید؛ بدانید که اولویت های شما صحیح هستند.
9. دست آوردهایی بیشتر با داشتن یک تیم
« کار تیمی، یک قسمت از دستورالعمل موفقیت در کارآفرینی است»شما هرگز نمی توانید تک و تنها به دل همه سختی ها بزنید و با هزاران مشکل بجنگید و آنها را شکست دهید و حتی اگر هم موفق شدید حتما زمان زیادی را از دست داده اید پس یادتان باشد اگر به دنبال دست آوردهای بزرگی هستید باید به فکر ساخت یک تیم و پرورش آن و در نهایت استفاده از تمام پتانسیل تیم خود باشید.
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام من یه سوال داشتم من درحال حاضر دارم سعی میکنم رشته مناسبمو انتخاب کنم و یکی از مشاغلی که مد نظرم هست رهبری استارت اپ به عنوان یه برنامه نویس هست اما واقعا مطمئن نیستم و واقعا به این نیاز دارم که تو شغلم به ادما کمک کنم و تاثیر کارمو تو زندگیشون به طور مستقیم ببینم به همین خاطر فقط به پروژه هایی که به تشخیص بیماریها و کمک به کسانی که کمبودهایی دارند مثل نابینایان علاقه دارم و برام راضی کنندست و به بقیه حیطه های استارت اپ علاقه ندارم …سوالم اینه که ایا بخش مورد علاقه من انقدر گسترده هست که من بتونم همیشه پروژه هامو تو اون حیطه پیش ببرم یا محدود و سخته و کار کردن مداوم روی چنین پروژه هایی رویا است و با واقعیت فرق داره؟؟…..راستش من خیلی این برام دغدغه نیست که دنیا باید پیشرفته تر بشه و از تکنولوژی باید خیلی بیشتر استفاده کرد دغدغه من اینه که از تکنولوژی برای کمک به ادمهایی که مثل ما ادمهایی عادی نیستن استفاده کنیم و بیشتر تو حوزه پزشکی علاقه مندم…به نظرتون برای استارت اپ از این زاویه مناسبم؟؟…..میدونم که باید از خیلی زوایا سنجیده شه تناسب یه شغل با شخصیت…
سلام پرستو جان ، امیداوارم عالی باشی
با اینکه سوالت را خیلی تشریح کردی ، اما واضح نبود میخوای چیکار کنی.
رهبری استارتاپ اصلا معنی نمیده و برای شروع یک استارتاپ الزاما نباید برنامه نویس باشی.
شما اگه علاقه داری به برنامه نویسی. می تونی ابتدا روی این مهرات کار کنی و بعد از آن استارتاپمد نظرت را راه اندازی کنی و خودت بشی توسعه نرم افزار ومحصولت را به عهده بگیری.
به طور کل استارتاپ های حوزه بیوتکنولوژی ، پزشکی و …. بسیار عالی هستند و بهت تبریک میگم که دغدغه چنین برنامه وحرکتی را داری و فقط باید قدم های ابتدایی را درست برداری.
موفق باشی.
و سوال دیگه ای که دارم این هست که ایا برای ادم برونگرایی که رهبری براش مناسبه کد نویسی هم مناسب هست؟من ادمیم که علاقه مند به کار تو جاهای شلوغو ارتباط با ادمها هستم مخصوصا ادمهایی که از لحاظ فکری نزدیک من هستن ایا این علاقه تو فضای استارت اپ ارضا میشه ؟؟ایا ارتباط با ادمها تو این فضا زیاد هست یا مثلا بر خلاف پزشکی که تو بیمارستان کار میکنه و دائما در ارتباط با بیمارهاست صرفا تو دایره خودشو و همکارهاش هست؟ یا توبرنامه نویسی که رهبر نیست؟؟……خواهش میکنم راهنمایی کنید چون تو این فضا کار کردید….و یه سوالم مربوط به کار تو شرکت گوگل هست من میدونم که کار تو شرکتی مثل گوگل واقعا سخته و هرکسی لیاقتشو نداره اما ایرانیهایی هم هستن که اونجا موفقن و من فکر میکنم اگر وارد این حرفه بشم میتونم با تلاش زیاد واردش بشم اما راجب نحوه ی کاریه اونجا نتونستم چیز زیادی پیدا کنم و این سوالو صرفا برای این میپرسم که بدونم نحوه کار تو بهترین جای این حوزه چطوریه؟ایا هر بخش روی یه موضوع کار میکنه و یه رهبر داره؟ایا میتونیم تو هر حوزه که خودمون میخوایم توی شرکتی مثل اونجا کار کنیم به عنوان رهبر؟کلا میخوام ببینم حقیقتا ساخته های ذهن من با کار کردن تو بالاترین و پایین ترین جای این کار چه قدر تناسب داره؟؟…ممنون میشم راهنمایی کنید…..البته فقط میخوام بدونم که چشم اندازی که تو این حوزه دارم تو ذهنم چطوریه و بر این واقفم که کار تو جایی مثل اونجا بلندپروازانه وخیلی سخت ولی ممکن هست
2 تا پیشنهاد
قدم به قدم فکرکن
عملگرا باش
البته تحقیق اولیه جز داستان هست ولی من احساس میکنم شما نیار به عملگرایی و پیشرفت قدم به قدم داری