جستجو برای:
سبد خرید 0
  • دوره های آموزشی
    • آموزش دیجیتال مارکتینگ
    • حساب کاربری
    • سبد خرید
  • کسب و کار
    • کسب و کار اینترنتی
    • استارتاپ
    • کانتنت فکتوری
 

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت
  • 09307361952
perm_identity
سبد خرید 0
0
کوشش
  • کسب و کار
    • کسب و کار اینترنتی
    • استارتاپ
    • کانتنت فکتوری
  • دیجیتال مارکتینگ
    • آموزش سئو
  • دوره های آموزشی
    • آموزش دیجیتال مارکتینگ
    • شروع هوشمندانه
  • درباره ما
ورود و ثبت نام

وبلاگ

کوشش > بلاگ > استارتاپ > استارتاپ چیست؟ تجربه های واقعی برای جامعه استارتاپی

استارتاپ چیست؟ تجربه های واقعی برای جامعه استارتاپی

access_timeمهر 17, 1398
perm_identity ارسال شده توسط مهرداد پاک نژاد
folder_open استارتاپ
visibility 229 بازدید
استارتاپ چیست؟ تجربه های واقعی برای جامعه استارتاپی

هیچ کدام از صحبت هایی که در  این مقاله انجام میشه از کتاب، اینترنت و یا منبع خاصی استخراج نشده است و نمی توانیم بگوییم اصولی هست. مشاهداتم از جامعه استارتاپی و همین طور تجربه های شخصی ام که قصد دارم از طریق این مقاله به اشتراک بگذارم. ممکن هست این تجربیات و اعتقاداتی که من به شما منتقل میکنم در سال های آینده توسط خود من نقض شود و ممکن است که بر همین پایه استوار باشد. اما در حال حاضر اعتقاد شخصی من در مورد استارتاپ است.

استارتاپ های زیادی در سراسر جهان و ایران با ایده های بکر شکل می گیرند و در مدت کوتاهی به موفقیت های چشم گیری دست پیدا میکنند. موفقیت این شرکت های نوپا توجه دیگر افراد را نیز به مفهوم استارتاپ Startup جلب کرده است. داشتن یک استارتاپ آنقدر جذاب است که بسیاری از ما حاضر هستیم هم اکنون از کار خود استعفا دهیم و استارتاپ خودمان را راه اندازی کنیم. اما آیا قبل از انجام این کار، تعریف درستی از استارتاپ داریم؟ آیا به اندازه کافی نسبت به مفهوم استارتاپ آشنایی داریم؟ با فرهنگ و فشار کاری در استارتاپ ها آشنا هستیم؟

استارتاپ چیست؟ قبل از اینکه در مورد مباحث پیشرفته تر صحبت کنیم، ببینیم تعریف استارتاپ چیست؟

تعریف استارتاپ Startup

استارتاپ یک موسسه انسانی است که برای ایجاد یک محصول یا سرویس جدید در شرایط عدم قطعیت شدید طراحی شده است. با وجود تعاریف زیاد، شاید این محبوب ترین تعریف استارتاپ از اریک ریس، خالق Lean Startup باشد.

استیو بلنک در تعریف استارتاپ اینطور میگوید: تعریف استارتاپ به نظر من این است که یک فرد یا گروهی در تلاش هستند تا یک ایده را شکل بدهند و سپس این ایده را با هدف تبدیل شدن به یک مدل کسب و کار پایدار اجرا کند.

اما به عقیده من استارتاپ ….

استارتاپ متمرکز بر رشد است

یک ویژگی که اکثر فعالین حوزه کارآفرینی برای تعریف استارتاپ در آن اتفاق نظر دارند، تمرکز بر رشد است. کسب وکارهای کوچک ممکن است از کوچک ماندن خود برای همیشه رضایت داشته باشند اما استارتاپ نمی خواهد کوچک بماند. استارتاپ شرکتی است که هدف آن رشد و توسعه است. استارتاپ از فناوری و تکنولوژی استفاده میکند تا رشد سریعی داشته باشد.

استارتاپ حل مسئله است

استارتاپ نسخه مدرن یک مخترع است. بنیان گذار استارتاپ یک مشکل را تجربه می کند و سپس آن را با ابتکار عمل حل می کند. استارتاپ موفق معمولا میخواهد به یک نیاز و یا مشکل اساسی پاسخ و راه حل اساسی بدهد و جهان را به جای بهتری تبدیل کند. در نتیجه اگر قصد راه اندازی استارتاپی دارید شما نیاز به یک مسئله و یا مشکل مهم در زندگی مردم دارید تا سپس با استفاده از تکنولوژی، خلاقیت و ایده پردازی پاسخ مناسبی برای آن ایجاد کنید.

استارتاپ هنوز موفق نشده است

استارتاپ هنوز موفق نشده، کلید تعریف یک استارتاپ است. استارتاپ یک مرحله از شرکت را نشان می دهد که موفقیت آن هنوز تعیین نشده است.

استارتاپ، نمی توانید بدون آن زندگی کنید

یک شغل اغلب فقط یک جایگاه کاری و شغلی است، به طور مثال زمانی که برای کسی کار می کنید. اما وقتی استارتاپی را آغاز می کنید؟ بیشتر کار می کنید، خیلی بیشتر کار می کنید.
در تجربه من، استارتاپ یک شغل است که شما نمی توانید آن را ترک کنید، حتی اگر چندین ماه به شما حقوقی پرداخت نکند، شما نمی توانید بدون آن زندگی کنید.

استارتاپ لاغر ، چابک و منعطف است

در تعریف یک استارتاپ، بحث زیادی در مورد اینکه استارتاپ چه چیزی نیست وجود دارد و این به این خاطر است که تعاریف کلیشه ای زیادی در مورد استارتاپ به کار می رود.
استارتاپ تشکیل شده از افراد با تفکرات جوان، بلندپروازانه و رو به رشد است. استارتاپ هیچ وقت کامل نیست و به شدت تلاش میکند بزرگ شود، از این رو سعی می کند لاغر، چابک و منعطف باشد.

استارتاپ، سوالات و ابهامات بیشتر از پاسخ ها

یکی از نشانه های استارتاپ، تمایل به تست و آزمایش های زیاد است. قبلا در تعریف اریک ریس گفتیم که یک استارتاپ در شرایط عدم قطعیت شدید است. بنابراین نیاز به آزمایش و تست در همه امور دارد. به عبارتی آزمون و خطا برای موفقیت استارتاپ ضروری است.
در نتیجه فراموش نکنید استارتاپ، سوالات بیشتری در مورد مدل کسب وکار و پایداری آن نسبت به پاسخ ها دارد. هنوز نمی داند چگونه باید کار کند، چگونه توسعه پذیر باشد، چگونه مشتری پیدا کند، همیشه در حال تست و آزمایش است و همیشه در حال یادگیری است.

استارتاپ در جستجو محصول و بازار مناسب

استارتاپ به دنبال محصول و همچنین بازار مناسب آن است، تلاش می کند مشتریان ایده آل را شناسایی کند و محصول اش را طبق نیاز بازار آماده سازی و عرضه کند.

استارتاپ، شروع از صفر

استارتاپ هر گونه سرمایه گذاری تجاری که از ابتدا شروع می شود و تلاش میکند چیز ارزشمندی ایجاد کند. استارتاپ در مرحله راه اندازی از صفر تومان درآمد آغاز می شود، محصول و مدل کسب و کار معتبری را ایجاد میکند و درآمدزایی را آغاز می کند.هنگامی که این معیارها به طور کامل برآورده می شوند، کسب و کار دیگر استارتاپ نیست و به جای آن به مرحله توسعه و مقیاس پذیری حرکت می کند.

استارتاپ یک شرکت در مراحل اولیه است

استارتاپ یک شرکت جدید است که در مراحل اولیه انتخاب نام تجاری، نحوه فروش محصولات و استخدام نیرو است. در شروع کار اغلب کارکنان مجبور به انجام بسیاری از کارهای مختلف شغلی هستند و با ابزارهایی کار می کنند که تجربه کار قبلی با آن را نداشته اند.

استارتاپ برای آنهایی که دیوانه هستند

یکی از اساسی ترین و همچنین ضروری ترین بخش هر استارتاپی که در موفقیت آن نقش قابل توجه ای دارد، تیم و منابع انسانی استارتاپ است، تیم واقعا چیزیست که استارتاپ را تعریف میکند.
تیم های استارتاپی معروف هستند به امید، انگیزه، سخت کارکردن، الهام بخش بودن، متفکران غیر متعارف و…. آنها الهام بخش ایجاد تغییرات در دستیابی به موفقیت در جهان هستند. همان طور که استیو جابز گفت آنهایی که دیوانه هستند و جهان را از یک زاویه متفاوت نگاه می کنند و ترسی از شکست ندارند، آنها برای آنچه که می توانند وجود دارند.

استارتاپ ترکیبی از ترس ، هیجان و….

ترکیبی از احساسات در یک استارتاپ وجود دارد. ترس، هیجان و ناامیدی و …. بخواهید یا نخواهید اگر استارتاپی دارید و یا قصد راه اندازی آن را دارید این احساسات به شما دست خواهد داد. البته احساس یادگیری و تجربه چیزهای جدید هم جز احساس های لذت بخش استارتاپ هستند.

Startup استارتاپ چیست؟

در مسیر راه اندازی و توسعه کسب و کار نوپا با المان ها و واژه های زیادی سر و کار داریم. اگر به کلود تگ بالا نگاه بیندازید، می بینیم که کنار استارتاپ اسامی برجسته دیگری وجود دارد، که از مهم ترین آنها Customer ، People ، Product هست و Development ، Organazation ، Software میبینیم که در اولویت بعدی قرار دارد. هر چقدر نوشته بزرگتر باشد، آن المان بیشترین تراکم را در ساختار ایجاد میکند و مهم هست که بیشتر به آن توجه شود و همان طور که می بینیم بسیار مهم هستند در فرآیند شکل گیری یک استارتاپ. بسیار خوب فکر می کنم به اندازه کافی و همین طور از جنبه های مختلف تعریف استارتاپ را متوجه شدید.

رویا فروشان استارتاپی

ایراد بزرگی که در استارتاپ ها وجود دارد، مطالعه کردن نامربوط، شرکت در سمینارهای نامربوط و مطالعه کتاب ها و فیلم های نامربوط هست.

توجه کنید که ما اینجا داریم از یک قشر کوچکی از جامعه صحبت میکنیم، یک قشر کوچک به ظاهر متخصص صحبت میکنیم که صرفا هدف شون کسب درآمد از روش فروش رویا به شما است. بسیاری از دوستان در ایران و حتی خارج از ایران سوژه صحبت ما نیستند و تعبیر اشتباهی از صحبت من نشود. دوستانی که در زمینه استارتاپ یا کارآفرینی و  همین طور کلیه کسانی که در به وجود آوردن و شکل دادن ایده ها کار میکنند. اکثرشان بسیار دقیق و روشنفکرانه عمل میکنند.

اما رویا فروش و خیال پردازانی هم در این عرصه داریم، من میخواهم آنها را به شما معرفی کنم که عامل اصلی شکست بسیاری از استارتاپ ها هستند و اینکه چطور تشخیص بدهیم که چه کسی رویا میفروشد چه کسی نه؟

اینجور افراد عموما آدم های بسیار خوشتیپ و باکلاسی هستند که وقتی آنها را می بینیم، با خودمون میگیم: چه سری، چه زبونی، چه لباسی، چه محل کاری برای خودش فراهم کرده و اتفاقا دقیقا همین ها هستند که با زبان چرب و نرم شون و اصطلاحاتی که به کار میبرند ممکن است شما را گمراه کنند.

اما این عده کم رویا فروش را که باعث شکست کسب و کارهای نوپا خواهند شد را چطور تشخیص دهیم؟

اگر این ۲ خصوصیت را یکجا داشتند به احتمال زیاد رویا فروش هستند.

۱.موفقیت را ساده ترسیم میکنند

همیشه ساده انگارانه شما را موفق می کنند و آن چیزی را که دوست دارید بشنوید را به شما میگویند.

میگه برو جلو، تو قوی تر از اینها هستی، نگو نمیشه، فلانی را ببین، خواستن توانستن است، از این واژه و جملات به شما می گویند و چیزی بیشتر از این ندارند که به شما بگویند.

کسی که مدام به شما میگه «میتونی، میتونی» به احتمال زیاد رویا فروش هست. حالا آیا اینها آدم های موفقی هستند؟ تا موفق بودن و موفقیت را چگونه تعریف کنیم؟! چرا خودش آدم موفقی هست، چون میدونه و بلده چطور رویا و خیال بفروشد و دیگران را گول بزند.

چیزی که شما دوست دارید را به شما میگوید، به طور مثال اگر شما یک بیماری داشته باشید و به یک دکتر مراجعه کنید و دکتر به شما بگوید شما مشکلی ندارید، خوب آن دکتر شما را راضی میکند، ولی اگر دکتر شما را جواب و ناامید کند، نظر شما در مورد دکتر متفاوت خواهد بود، اصلا دکتر خوبی نیست و به خودتون میگین ببینید چگونه داره با بیمار صحبت میکند و روحیه بیمار را خراب میکند.

در کار و بیزینس از کسی که به شما درباره موفقیت ها میگوید و میگه هر کاری نشد نداره و از عبارت های انگیزشی استفاده میکند، این شخص دقیقا داره نقاط شکست را از شما پنهان میکند و شما از این صحبت ها خوشتان می آید، چون احساس میکنید که چیزی که نیاز داشتید را به شما میده، انگیزه روحیه و ….

۲.شکست شما اثری در کسب و کار آنها ندارد

شکست شما اثری در بیزنس آنها ندارد، اما پیروزی شما عامل کسب ثروت و اعتبار بیشتر برای آنها هست. جاهایی را میبینیم که دوربین را روی شخصی میبرند و میگند از موفقیت هات بگو، اما آیا میاد دوربین را ببره روی کسانی که آن محصول را خریدند و ازش هیچ استفاده ای نکردند و حتی محتوای آن را کلاه برداری میدونند.

آدم هایی که می خواهند استارتاپ راه اندازی کنند، معمولا سمینار زیاد شرکت میکنند و همچنین کتاب های زیادی مطالعه میکنند و…..

همه را می خوانند و از همه آنها صحبت هایی که باید برداشت کنند را برداشت میکنند حالا اگر موفق شوند همه دوربین ها از همه محصولات میاند و از این شخص به عنوان نمونه موفق استفاده میکنند. حالا به نظر شما این کار درسته؟

کتاب درست و ارزشمند بخوانید

گفتیم که یکی از ایرادهای بزرگ جامعه استارتاپی که باعث شکست بسیاری از استارتاپ ها هم شده است است ، مطالعه کردن نامربوط، شرکت در سمینارهای نامربوط و مطالعه کتاب ها و فیلم های نامربوط هست. من اینجا فقط کتاب ها را مثال زدم و از تجربه خودم نشانه های کتاب های مناسب و نامناسب را توضیح داده ام.

این کتاب ها مناسب نیستند

مولف کتاب رویا فروش هست

گفتیم که اگر شخصی این ۲ خصوصیت بالا را داشت، به احتمال زیاد رویا فروش هست. در نتیجه خیلی می توانید به سادگی آنها را تشخیص دهید و اگر کتابی از آنها چاپ شده بود، محتوای کتاب به احتمال زیاد قابل اعتماد نیست. البته من نمی گم مطالعه نکنید، چرا مطالعه کنید، اما توجه داشته باشید که هر دستوری را در استارتاپ تان اجرا نکنید.

در سطح اینترنت کسانی را می شناسیم که ادعا میکنند می توانند در کمتر ۳۰ روز کتاب بنویسند و حتی این موضوع را به دیگران آموزش میدهند. واقعا مگه میشه یک کتاب را در ۳۰ روز نوشت؟ خوب عزیز من کتابی که شما دارید می نویسید، جامعه را داره تباه میکنه، داره آدم ها را گمراه میکنه. باید آن موضوع را بلد باشید تا در مورد آن کتاب بنویسید.

شما را خوشحال و ذوق زده می کنند چون رویایی هستند

مولف کتاب مشاور کسب و کار هست

معمولا این کتاب ها خوب نیستند. فقط شما را هیجان زده میکنند که یک کسب و کار راه اندازی کنید ولی شما را راهنمایی نمی کنند که چگونه و به چه شکلی این کار را باید بکنید. به عبارتی راجب چیزی که پشت بیزنس هست صحبتی نمی کند و بدون تمرکز بر علم و دانش، شما را فقط به ایجاد کسب و کار تشویق میکنند.

کتاب بر پایه سخن و سخنرانی است

اصولا بر پایه سخن و سخنرانی بنا شده است و بازگویی و یا تفسیر جملات سخنران های معروف دنیا است. نمیگم سخنرانی بده، سخنرانی خیلی هم خوبه و هر کسی باید سخنرانی را یاد بگیرد، مخصوصا زمانی که توی کار حرفه ای میشود ولی فقط صحبت کردن ملاک نیست و در کسب وکار چیزی که بسیار مهمه تجربه است.

این کتاب ها مناسب هستند

داستان های موفقیت و شکست کسب و کار

برگرفته از داستان های موفقیت و شکست یک کسب و کار یا محصول غیر از موضوع استارتاپی است و یا بر پایه اصول روانشناسی مدیریت و اقتصاد تالیف شده است.

علم و دانش را بر پول برتر میداند

هر کتابی که شما را صاف داره میبرد سمت پول، داره شما را گمراه میکند. مهم ترین چیزی که شما باید در استارتاپ و کسب و کار داشته باشید علم و دانش است و بعد از آن نباید از پول غافل شوید. با علم و دانش سوار بر کسب و کارتان خواهید بود، ولی نباید از پول هم غافل شد به خاطر اینکه نداشتن پول باعث شکست استارتاپ خواهد شد.

در دانشگاه های معتبر تدریس میشود

معمولا در دانشگاه های مطرح دنیا به عنوان منبع درسی مورد استفاده قرار میگیرد.

ببینید دوستان همان طور که قبلا اشاره شد، اینها تجربیات و مشاهدات من از جامعه استارتاپی هست، و البته اعتقاد من، شاید بسیاری از دوستان اعتقادی به کتاب مناسب و نامناسب نداشته باشند و با خود می گویند کتابی که مجوز چاپ گرفته است قابل اعتماد و مطالعه است. این دوستان اعتقاد دارند که کتاب دوست انسان هست و در پاسخ می توان به آنها گفت که دوست ناباب دشمن انسان است.

کتاب ها، ویدیو های آموزشی، مقاله های اینترنتی و سمینارهای کارآفرینی و استارتاپی زیادی هست که ادعا می کنند، راهنما و نقشه راه صد در صد موفقیت هستند. پس چرا مقاله های زیادی در سایت های معتبر خبر میدهند که ۹۰ درصد استارتاپ ها شکست میخورند.

پس باهوش باشید و ببینید فرامین چه کسی را در کسب و کار و زندگی تان به کار میگیرید.

شناخت موفقیت یا شکست استارتاپ Startup

حالا باز بنا بر تجربیات خودم در مورد خصوصیات شکست و یا پیروزی در استارتاپ ها صحبت خواهیم کرد.

نشانه های شکست استارتاپ

استارتاپ نمی تواند هزینه های خودش را تامین کند

بعد از زمان تنفس تخمین زده شده، نمی تواند هزینه های خودش را تامین کند. هر کسب و کار یک دوره تنفس دارد. اگر با بزرگترهاصحبت کرده باشید حتما شنیدید که میگویند برای موفقیت در هر کاری باید خاک شو را بخورید، به عبارتی چند سال اول باید از جیب بدید. خوب این عبارت درست است، ولی نه برای چند سال، شما یک زمان تنفس برای خودتان تعریف میکنید، حالا میخواهید یک پروژه انجام بدهید و یا میخواهید یک استارتاپ ایجاد کنید و یا یک اپلیکیشن موبایل بنویسید و یا یک سرویس اینترنتی راه اندازی کنید. به هر حال یک انتظاری دارید به خودتان میگوید این زمان توسعه اش هست، اینقدر زمان میبرد، بعد از این زمان تنفس باید هزینه های خودش را تامین کند و اگر تامین نکرد شما علائمی از شکست را دارید داخلش میبینید.

ادامه موفقیت استارتاپ به شانس وابسته است

با خودتان میگوید اگر فلان اتفاق بیفتد، آن وقت فلان اتفاق خوب هم برای استارتاپ من خواهد افتاد، مثلا یک نفر میره و فلان زمین را در فلان منطقه میخره، میگه اگه فلان جاده در فلان جا زده شد، قیمت این زمین فلان قیمت افزایش پیدا میکند. حالا البته این اسمش شانس نیست، میشه دور اندیشی، اما در کسب و کار شما باید اگرها را به رخدادی در زمان مشخص تبدیل کنید. بگید در خردادماه، تعداد کاربران سایت به x تعداد خواهد رسید، پس انتظار دارم y مقدار افزایش فروش داشته باشم، تقریبا با قطعیت بیان کنید.

تبلیغات استارتاپ دهان به دهان نباشد

نیاز اساسی به محرک بیرونی مثل تبلیغات دارد. شاید بگید خیلی از کسب و کارها نمی توانند تبلیغات دهان به دهان داشته باشند. اصلا همچین چیزی نیست، همه کسب و کارها تبلیغات دهان به دهان دارند. از دندانپزشکی بگیر تا کسی که قصد دارد آموزش بفروشد، فروشگاه اینترنتی باشد یا تاکسی آنلاین، هر کسب و کاری نیاز به تبلیغات دهان به دهان دارد. اگر کسب وکار شما نتوانسته از چند مشتری اولیه، چند یا چند صد مشتری بسازد و این را چند برابر بکند پس به نظر میاد داره شکست میخورد.

برای پوشش هزینه ها، نیاز به استخدام دارد

جهت پوشش هزینه ها، نیاز به استخدام نیروی انسانی بیشتر دارد و این یعنی نیاز به سرمایه دارد. خوب استارتاپ تا حالا نتوانسته هزینه های خودش را پوشش دهد و حالا نیاز به نیروی انسانی جدید دارد. اگر نیروی انسانی باعث فروش استارتاپ شود، این هم یک از عوامل شکست هست البته به عقیده شخصی من.

مدیر استارتاپ دیگر بر امور سوار نباشد

بعضی مواقع کار بزرگ و بزرگتر میشود و از یک حدی که فراتر میرود، دیگه مدیر روی کارها تسلط ندارد، نمی داند فلان بخش به چه شکل کار میکند. میشه گفت از آن لحظه، افول مدیریت پیش میاد و ممکنه جز علائم شکست باشد.

نشانه های موفقیت استارتاپ

اما چه چیزهایی هست که میشه بگیم استارتاپ مان  خوب داره کار میکند و می توانیم بگیم داره به موفقیت نزدیک میشود.

هزینه استارتاپ را کم و بیش تامین می کند

درآمد آن در چشم انداز یک ساله قابل تخمین و محاسبه است. البته بعضی از کسب و کارها یکی دو ماه درآمد ندارند، ولی در سه چهار ماه درآمد خوبی کسب میکنند و جبران میکنند. بنابراین تخمین میزنیم اگه توی یک سال به این درآمد نرسیدیم. پس نتونستیم آن چیزی که در ذهن مان بوده را پیاده سازی کنیم.

درآمد استارتاپ وابسته به عوامل خارجی نظیر تبلیغات نیست

به محض اینکه یک سرویس جدید به وجود میاد و نمی تواند بفروشد، همه راه حل را تبلیغات میدانند، فقط تبلیغ میشود و درآمد استارتاپ به واسطه تبلیغات به وجود میاد و حفظ میشود. ولی اگر تبلیغات متوقف شود فروش به صفر می رسد و یا فروش افول پیدا میکند به حدی که نمیتواند هزینه های خود را تامین کند.

رضایت مندی مشتری

بسیار واضح است که رضایت مندی مشتری برای کسب وکارها بسیار مهم است. چراکه رضایت مندی مشتری باعث خواهد شد کسب و کار و محصول ما را به دیگران توصیه کند ، به عبارتی تبلیغات دهان به دهان اینجا شکل میگیرد.

استارتاپ پلن B دارد

یک اتفاق ناخوشایند استارتاپ مان را نابود نمی کند و همیشه پلن‌ B  قابل اجرا است. همیشه عوامل و اتفاقاتی هست که می تواند به استارتاپ ما ضربه بزند، ولی اگر ما پلن های دیگری برای آن تعریف کرده باشیم، از نابود شدن آن جلوگیری خواهیم کرد.

اتفاق میتواند بودجه استارتاپ را بگیرد، میتواند درآمدش را بگیرد، میتواند هزینه هاش را افزایش دهد، اما یک پلن B وجود دارد که اگر من از یک مسیر رفتم و نتیجه نگرفتم می توانم از راه دیگه ای بروم و آن خسارت که به من وارد شده است را پوشش دهم.

نیروی انسانی مجموعه به استارتاپ اعتقاد داشته باشد

از کارمند، مدیر، هیئت مدیره و هر چیزی که هست به ایده، استارتاپ و کاری که انجام میدهد اعتقاد نداشته باشند، یعنی آن کسب و کار داره شکست میخوره، ولی اگر اعتقاد داشته باشند یعنی موفق میشود چون همه معتقد هستند که اگه ما این کار را به درستی انجام دهیم، به پیروزی خواهیم رسید.

چشم انداز کلی برای اعضای استارتاپ مشخص است

همه می دانند که قرار هست تا ۲ سال آینده چه اتفاقاتی بیفتد می دانند، دارند چه چیزی توسعه میدهند، می دانند به چه جایی می خواهند برسند، می دانند با چه کسانی رقابت میکنند، می دانند دنبال سرمایه گذار هستند یا خیر؟

انرژی استارتاپ به دنبال سرمایه گذار دویدن هدر نمی رود

سرمایه گذار خیلی خوبه، به کارها شتاب میدهد، کارها درست انجام میدهد، چیزی که یک کسب و کار نمیتواند تو مدت ۲ یا ۳ ماه انجام دهد، سرمایه گذار میتواند تو مدت ۵ روز انجام دهد.

اما اینکه دنبال سرمایه گذار بدوید و هر چه قدر بیشتر میدوید بهش کمتر میرسید، برای استارتاپ مضر است. شما خیلی زمان و انرژی را به جای اینکه صرف توسعه کسب و کار کنید دارید صرف جذب سرمایه میکنید.

حمایت از استارتاپ درون سازمانی باشد نه برون سازمانی

یکی از فرهنگ های تیمی و کاری در استارتاپ ها، که اتفاقا جز فرهنگ های بسیار لذت بخش کار کردن در استارتاپ ها هست، حمایت هم تیمی ها از یکدیگر است. زمانی که مشکلی پیش می آید، همه تیم متحد میشوند تا مشکل حل شود. کاری به ساعت کاری ندارند و برای شان مهم است مه مشکل پیش آمده حل شود بنابراین اضافه تر کار میکنند و موضوع پیش آمده را حل می کنند.

تیم و نیروی انسانی در استارتاپ

اکثر دوستانی که این مقاله را می خوانند، استارتاپ ندارند. قصد دارند یا داخل استارتاپی مشغول به کار شوند ویا د و یا با بایکی از دوستان شون یک استارتاپ راه اندازی کنند.

مزایای افزایش نیروی انسانی

تخصص مختلف در افراد مختلف یافت می شود

بسیار واضح است که اگر استارتاپ توانایی مالی مناسبی داشته باشد و بتواند بر اساس نیازهای استارتاپ ، متخصص حوزه های مختلف را استخدام کند، کارها سریع تر انجام خواهد شد و رشد توسعه استارتاپ افزایش پیدا خواهد کرد.به عبارتی کارها موازی انجام میشود و زمان باعث پیروزی خواهد شد. 

نبود یک فرد لطمه ای به استارتاپ وارد نخواهد کرد

نبود یک فرد یا مشکلات شخصی، سیستم را از کار نمی اندازد و استارتاپ با دیگر نیروهای انسانی به کار خود ادامه میدهد. در مشاهداتم از جامعه استارتاپی، این موضوع به وفور پیش آمده که نبود فردی باعث شکست یک استارتاپ شده است.

روحیه رقابت و همکاری

یک مدیر استارتاپ موفق، کسی است که دائما به فکر تیم و فرهنگ کاری شرکت است، نیروی انسانی بعد از گذشت چند ماه، نیاز به انگیزه، محرک و …. دارد. یکی از مزایای افزایش نیروی انسانی اگر به درستی انجام شود، این است که روحیه رقابت و همکاری ایجاد میکند و باعث افزایش انگیزه در بین کارکنان خواهد شد. کارکنان در کنار رقابت هم دوست و هم رفیق هستند.

معایب افزایش نیروی انسانی

واقعا متخصص نیست!

این یکی از بدترین اتفاقاتی است که می تواند برای استارتاپ ها بیفتد، بعضی ها خیلی شیک در مورد تخصص و مهارت شون صخبت میکنند، یعنی خیلی خوب میدانند چگونه خود را پرزنت کنند و متاسفانه استارتاپ ها که تجربه پایینی در شناخت نیروی انسانی دارند، آنها را استخدام میکنند. همیشه حواستان به افراد به ظاهر متخصص باشد.

گسترش تیم باعث چاقی و کاهش آن باعث چابکی استارتاپ میشود

خوب شاید این تعبیر متفاوتی از کارآفرینی داشته باشد. ولی کارآفرینی لزوما به این صورت نیست که نیروی انسانی کار بکند، یک مثال ساده ، اسنپ محصولی را آماده کرده که باعث ایجاد شغل برای چند هزار نفر شده است. قرار نیست اسنپ 2000 نفر راننده داخل شرکت خودش استخدام کند. مدل کسب و کار اسنپ به این صورت که با 5 ، 10 ، 100 و یا …. نفر یک نرم افزاری را توسعه داده اند و حالا امکانی برقرار است که 2000 یا 5000 نفر داخل آن کار بکنند.

یا مثلا خود کوشش ، ما تعداد نیروی انسانی مون کم هستش اما به واسطه آموزش هایی که ارائه می کنیم، دانشپذیران ما مهارت های واقعی به دست می آورند و می توانند، استارتاپ خودشان را راه اندازی کنند، پروژه بگیرند و یا در شرکتی مشغول به کار شوند، در نتیجه شغل به دست می آورند. پس لزوما کوچک کردن شرکت مخالف با کارآفرینی نیست.

اگر یک فیل را در اینترنت جستجو کنید و جسه اش را با یک ببر و یا شیر مقایسه کنید، میبینید خیلی تفاوت جسه ای دارند، اما تو این تفاوت جسه ای کدام یک پیروز هست؟ میتونید مبارزه هاشون را ببینید!

بنابراین هر چقدر تیم استارتاپی چاق تر باشد از نظر رقابتی در بعضی از امور ضعیف تر میشود. در بسیاری از موارد کمبود نیروی انسانی باعث محدودیت میشود و محدودیت باعث خلاقیت میشود. حداقل تجربه ای که من داشتم به این صورت بوده است. منظور من این نیست که نیروی انسانی را کاهش دهید که مجبور باشید خلاق شوید، ولی زمانی که چاره ای ندارید و مجبورید نیروی انسانی را کم کنید، بدونید یک در امیدی باز میشه که خلاقیت شما افزایش پیدا خواهد کرد.

طبیعتا سرمایه مالی بیشتری می خواهد، ولی لزوما باعث تولید یا فروش بیشتر نمی شود. بعضی عوامل باعث فروش بیشتر میشوند، مثلا تبلیغات میکنید قطعا فروش بیشتری خواهید داشت اما وقتی که نیروی انسانی را بیشتر میکنید نیرو انسانی باید کار کنه، آموزش ببیند، دست به کار شود، با محصول آشنا شود و…. یک بازه ۳ الی ۶ ماه نیاز هست که به نتیجه برسد.

نیاز به آموزش همیشه وجود خواهد داشت

هر چقدر هم که نیروی متخصصی را استخدام کنید، به هر حال نیاز به آموزش هایی دارد که بتواند با کاری که استارتاپ شما می خواهد انجام دهد آشنا شود.

نیروی انسانی پایدار نیست

یک از بدترین اشکالات افزایش نیروی انسانی ، نیروی انسانی پایدار نیست و هزینه ای بابت زمان و آموزش برای او صورت گرفته احتمالا از بین میرود. میاد آموزش میبیند، آب میشه میره ، کجا میره، میره تو شرکت رقیب، میره برای خودش همون بیزنس را کپی میکنه، میره ….

شرکت چاق بعد از تعدیل نیروی انسانی چروک میشود

معمولا وقتی یک نفر چاق باشد و لاغر شود بدنش چروک می شود. شرکت و افراد به هم عادت دارند و وقتی تعدیل می کنید، شرکت چروک میشود. نبود افراد را شرکت و همکاران حس میکنند. شادابی که بین نیروها بود از بین میرود. نگران هستند از اینکه نکند ما هم از کار بی کار شویم، امید شون از دست میرورد، دوست صمیمی شون بیکار شده و دیگه دل و دماغ کار کردن ندارند.

اشتراک گذاری:
درباره مهرداد پاک نژاد

12 سال از زندگی حرفه ای ام را با صدای تق تق کیبورد نفس کشیده ام، من عاشق تکنولوژی ، کدنویسی و دنیای رو به رشد استارتاپ ها و کسب و کارهای اینترنتی هستم.

نوشته های بیشتر از مهرداد پاک نژاد
مطالب زیر را حتما بخوانید
  • جملات انگیزشی و انرژی زا برای کارآفرینان و بنیانگذارن استارتاپی
    جملات انگیزشی و انرژی زا برای کارآفرینان و بنیانگذارن استارتاپی

    95 بازدید

  • میخواهم یک کارآفرین شوم، از کجا شروع کنم؟
    ملزومات کارآفرینی، میخواهم یک کارآفرین شوم، از کجا شروع کنم؟

    89 بازدید

  • به دنیای واقعی استارتاپ خوش آمدید
    به دنیای واقعی استارتاپ خوش آمدید

    181 بازدید

  • تکنیک های اثربخش مدیریت استارتاپ از الکس فرگوسن
    تکنیک های اثربخش مدیریت استارتاپ از الکس فرگوسن

    221 بازدید

1 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • دنیای بازیگران گفت:
    آبان 16, 1398 در 0:08 ق.ظ

    سلام عالی بود

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
نوشته‌های تازه
  • جملات انگیزشی و انرژی زا برای کارآفرینان و بنیانگذارن استارتاپی
  • 3 حرکت ساده برای ساخت سایتی پولساز با کمتر از یک میلیون تومان (بدون کدنویسی)
  • ورود به دنیای برنامه نویسی، میخواهم برنامه نویس شوم، از کجا شروع کنم؟
  • ملزومات کارآفرینی، میخواهم یک کارآفرین شوم، از کجا شروع کنم؟
  • استارتاپ چیست؟ تجربه های واقعی برای جامعه استارتاپی
تمامی حقوق برای
keyboard_arrow_up